کتاب هملت

وقتی صحبت از یک نمایشنامه فوق العاده شود، اولین گزینه‌ای که به ذهن هر کسی خطور می‌کند، نمایشنامه هملت است. کمتر کسی است که با ادبیات، نمایش یا کتاب آشنایی مختصری داشته باشد ولی چیزی از شاهکار ویلیام شکسپیر و یکی از مشهورترین نمایش‌نامه‌های تاریخ یعنی هملت نشنیده باشد. همان‌طور که احتمالا می‌دانید، هملت شاهزاده دانمارک است که در داستان به دلیل شرکت در مراسم خاکسپاری پدرش از سفر آلمان به قصر خود بازمی‌گردد. قسمت اصلی داستان از آنجا آغاز می‌شود که مرگ پدر از نظر هملت مشکوک است و در عین حال مادرش با عمویش ازدواج نموده است. این شک و تردید ادامه دارد تا زمانی که هملت در طی یک مکاشفه با روح پدرش ارتباط می‌گیرد. پدر به او از نحوه قتل خود به دست بردار خود گفته و آتش انتقام را در او روشن می‌کند. ماجرا زمانی پیچیده‌تر می‌شود که هملت از همدست بودن پدر معشوقه‌اش در این قتل آگاهی می‌یابد. هملت پدر اوفلیا معشوقه خود را می‌کشد و این موضوع باعث جنون و دیوانگی اوفلیا می‌شود. در پایان داستان هملت موفق به گرفتن انتقام خون پدر از عمویش می‌شود ولی خود نیز کشته می‌شود. با وجود بیان ساده این داستان، شکسپیر به قدری زیبا این داستان را بازگو می‌کند که اهالی هنر هنوز هم از خواندن این داستان خسته نمی‌شوند و نمایش‌های بی‌شماری با محوریت این داستان بر روی صحنه رفته است. در واقع برای کسانی که خود را اهل ادبیات و نمایش می‌دانند، خواندن این کتاب با تمام جزئیاتش از ضروریات است و کسی که با این داستان آشنایی کافی ندارد در میان اهل ادب چندان جدی گرفته نمی‌شود.