کتاب داجرز

نوجوانی دوره‌ی تغییر نقش‌ها، اختلالات هویتی، افزایش مسئولیت‌ها، تغییر در اطلاعات و میزان هوش، ترس از آینده و طغیان علیه مرجع‌های قدرت است. حتی نوجوانانی که کنار خانواده‌ای دلسوز و در شرایط مناسب زندگی می‌کنند، ممکن است از آسیب‌های این دوران در امان نمانند، چه برسد به نوجوانی که عضوی از یک باند خلاف‌کار و فروشنده‌ی موادمخدر است. بیل بورلی در کتاب داجرز روایت‌گر داستان پسری نوجوان است که در سنین بلوغ، زندگی‌اش دست‌خوش تغییرات بزرگی می‌شود. کتاب داجرز حول شخصیت محوری پسری ۱۵ ساله به نام ایست (East) می‌چرخد، ایست پسری سیاه‌پوست است که عضو باند فروش موادمخدری به سرکردگی عمویش است در لس‌آنجلس زندگی می‌کند و وظیفه‌ی مراقبت از یکی از خانه‌های امن باندشان را بر عهده دارد. ایست فکر می‌کند به خوبی همه چیز را می‌داند و از پس مسئولیت‌هایی که روسای باند بر عهده‌اش گذاشته‌اند برمی‌آید، اما ناگهان شبی با یورش نیروهای پلیس به خانه‌ی امن‌شان مواجه می‌شود، اوضاع از کنترل ایست خارج می‌شود و در این بین، دختری کشته می‌شود. ایست به‌شدت مضطرب می‌شود و انتظار مجازات سختی از سوی عمویش را دارد. عموی ایست، او را برای کشتن شاهد این اتفاقات به‌همراه چند نوجوان دیگر از جمله تای، برادر ایست به ویسکانسین می‌فرستد. ویسکانسینی که در شمال آمریکاست و هزاران کیلومتر دور از لس‌آنجلس. برای ایستی که تابه‌حال از لس‌آنجلس خادج نشده‌است، مقصد بسیار دوری است. ایست و همراهانش عازم این سفر می‌شوند در حالیکه کابوس آن شب، دست از سر ایست برنمی‌دارد.
در این سفر که از شلوغی و گرمای لس‌آنجلس آغاز می‌شود، ایست درمی‌یابد چقدر با دنیای پیرامونش بیگانه است و مجبور است مسئولیت‌هایی که در برابر خودش دارد را بپذیرد و بیاندیشد می‌خواهد چگونه انسانی شود.
این کتاب مورد تشویق منتقدین و نویسندگان قرار گرفته است و بسیاری از آنها معتقدند این کتاب مسیر جدیدی در ادبیات داستانی آمریکا گشوده است. ادبیات عامیانه که توسط شخصیت‌های داستان مورد استفاده قرار گرفته‌است و پایان غیرمنتظره‌ی داستان از نقاط قوت کتاب داجرز است.
بیل بورلی با این کتاب جوایز بسیاری را برده است و برای تعداد دیگری نامزد شده است. از جمله:
برنده جایزه مارک تواین
برنده جایزه قلم/همینگوی در سال ۲۰۱۷
نامزد جایزه اندرو کارنگی برای تعالی در ادبیات داستانی
نامزد جایزه ادگار برای بهترین رمان در سال ۲۰۱۷