کتاب اسب سیاه

معرفی کتاب اسب سیاه

با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت می‌توان صدها و هزاران کتاب در زمینه موفقیت پیدا کرد. کتاب‌هایی که معمولاً از یک سیستم و الگوی خاص برای رساندن ما به موفقیت پیروی می‌کنند. کتاب «اسب سیاه» اما کتابی است که قواعد بازی را به‌طورکلی به هم میزند.از سال 1936 که کتاب ایین دوستابی در زمینه توسعه فردی مرجع همه کتاب ها بوده باعث این شد که همه کتاب ها رنگ و بوی یک سانی در توسعه فردی بگیرند. اما همانطور که گفته شد کتاب اسب سیاه ورق را برگردانده زیرا که با مفهوم یکسان یازی مخالف است.

این کتاب شورشی است علیه تمام آن مطالبی که تاکنون راجع به موفقیت خوانده‌ایم. اسب سیاه بسیاری از کلیشه‌های ذهنی ما راجع به موفقیت را به چالش می‌کشد و نگاهی به شدت متفاوت، جدید و پویا به موفقیت می‌اندازد.

این کتاب توسط تاد رز و اوگی اوگس در سال 2018 و بر پایه تحقیقاتی در دانشگاه هاروارد نوشته شده است.

به‌صورت کلی می‌توان گفت که «اسب سیاه» کتابی با رویکردی جدید و متفاوت نسبت به موفقیت است و نشر مون یکی از بهترین ترجمه ها را داشته که حتی برای کسانی که میخواهند برای اولین بار شروع به ماطغع کنند این کتاب توصیه میشود به خاطر بیان شیرین و شیواکتاب هر چند که اگر علاقه مند هستید کتاب های بیشتری هم که مناسب شروع کتاب خوانی است تماشا کنید میتوانید اینجا کلیک کنید. برخلاف سایر کتاب‌ها که دستورالعمل‌هایی کلی برای موفقیت ارائه می‌دهند، نویسندگان اسب سیاه، رویکردی فرد محور نسبت به موفقیت دارند و باور دارند که فقط از طریق توجه به فردیت است که می‌توان طعم موفقیت واقعی را چشید. کتاب «اسب سیاه» موفقیت را زیستن در یک زندگی سرشار از کامیابی تعریف می‌کند و رسیدن به کامیابی را لازمه موفقیت می‌داند و نه نتیجه آن. به همین دلیل به ما پیشنهاد می‌دهد به‌جای هل دادن افراد به سمت موفقیت، آن‌ها را به سمت کامیابی و اقناع درونی خود هل دهیم.

حرکت به سوی کامیابی نیازمند برهم ‌زدن قواعد استاندارد، نادیده گرفتن فرمول‌های استانداردِ موفقیت و پیدا کردن راه‌های شخصی خودمان است. بدون شک شخصی‌سازی مسیر موفقیت کار ساده‌ای نیست و ما را با ابهام‌ها و سؤالات زیادی روبرو می‌کند. بااین‌حال ما نباید فراموش کنیم که جهان پر است از انسان‌هایِ به‌ظاهر موفقی که هیچ‌گاه طعم کامیابی و اقناع درونی را نچشیده‌اند. به همین خاطر ضروری است که ما با شناخت عمیق از خودمان و خرده انگیزه‌هایمان دست به انتخاب بهترین استراتژی‌ها بزنیم، بدون توجه به مقصد به کار و تلاش بپردازیم و به سمت کامیابی و موفقیت حرکت کنیم.

 
سخن مترجم در کتاب اسب سیاه :

بعد از کتاب آیین دوستیابی که ادبیات موفقیت را شکل داده بود کتاب اسب سیاه همه چیز را تغییر داد.مترجم نیز گفته :من کتابی در زمینه موفقیت و توسعه فردی نبوده که نخوانده باشم همه آن ها مسیر پیش فرضی را برای موفقیت ارائه میدهند اما در کتاب اسب سیاه این معنا و مفهوم به کل تغییر کرده و بر این نظریه است هر کسی برای موفقیت فرمول خود را دارد.

خلاصه کتاب اسب سیاه

برای نسل‌ها، ما برای رسیدن به موفقیت با یک فرمول از پیش مشخص شده و یکسان گیر کرده‌ایم که نیاز به آن دارد که مثل بقیه، فقط بهتر باشیم. این فرمول استاندارد برای عده ای از افراد کارآمد است، اما باعث می‌شود بیشتر ما احساس ناامیدی کنیم. به همان اندازه که ممکن است فرمول استاندارد را دوست نداشته باشیم، به نظر می رسد که هیچ مسیر قابل اتکای دیگری برای امنیت مالی و زندگی کامل وجود ندارد. اما اگر وجود داشته باشد چه؟

در کتاب اسب سیاه در دانشکده تحصیلات تکمیلی هاروارد زنان و مردانی را مطالعه کردند که به موفقیت قابل توجهی دست پیدا کردند، حتی اگر کسی آمدن آنها را ندید. اسب های تاریک مسیر خود را به سوی زندگی پر از شادی و رفاه می گذرانند. با این وجود، آنچه بسیار قابل توجه است این است که در سفرهای به ظاهر منحصر به فرد آنها اصول عملی برای دستیابی به موفقیت پنهان شده است که برای هرکسی قابل استفده و مفید است. مهم نیست که چه کسی هستید یا به چه چیزی امیدوار هستید به دست آورید. این رویکرد شکستن قالب به امتیازات SAT شما، اینکه چه کسی را می شناسید یا چقدر پول دارید بستگی ندارد. راز ذهنیتی است که می‌توان آن را به زبان ساده بیان کرد برای رسیدن به برتری از فردیت خود برای دستیابی به موفقیت استفاده کنید.

در کتاب اسب سیاه تاد رز و اگی اوگاس نشان می‌دهند که چگونه چهار عنصر ذهنیت اسب سیاه به شما قدرت می‌دهد تا به طور منظم انتخاب‌های درستی داشته باشید که متناسب با علایق توانایی‌ها و شرایط منحصربه‌فرد شما باشد و شما را به یک زندگی پرشور هدف و هدایت کند.

درباره نویسنده اسب سیاه

لری تاد رز (متولد 28 نوامبر 1974) یکی از بنیانگذاران و رئیس شرکت Populace، یک اتاق فکر مستقر در بوستون است. قبل از پوپالاس، رز استاد دانشگاه هاروارد بود، جایی که او به عنوان مدیر دانشکده برنامه ذهن، مغز و آموزش و همچنین رهبری آزمایشگاه علم فردیت را بر عهده داشت.او دانشمندی در روانشناسی رشد است که به دلیل کارش در بکارگیری اصول سیستم های پویا در مطالعه رشد، هوش و یادگیری، و به خاطر مشارکت در زمینه علوم اعصاب آموزشی، شناخته شده است. تمرکز فعلی او در حوزه علم توسعه فردی است، با تأکید بر به کارگیری بینش در مورد فردیت در موضوعات پتانسیل انسانی، رشد استعدادها و طراحی نهادهای اجتماعی. رز نویسنده پایان میانگین، اسب سیاه و توهمات جمعی است.

اوگی اوگاس هم دکترای خود در رشته عصب‌شناسی را دریافت کرده و یک پژوهشگر مدعو در دانشکده تحصیلات تکمیلی هاروارد است.

درباره مترجم اسب سیاه

محمدپیام بهرام پور، نویسنده، سخنران و مدرس مهارت‌های ارتباطی و فن بیان است. محمد پیام بهرام پور در تاریخ 1371/10/15 متولد شده و دارای مدرک كارشناسی تكنولوژی آموزشی می باشد.

او بنیان‌گذار موسسه‌ی آموزشی «بیش از یک نفر» است که در حوزه‌ی آموزش مهارت‌های مفید برای زندگی و کسب‌وکار فعالیت می‌کند. کتاب‌های «مهندسی آرزوها»، «تیغ» و «سی روش نامناسب برای خودکشی سخنرانان» از جمله آثار او است، بهرامپور مترجم کتاب پرفروش اسب سیاه ، از تاد رز و اگی آگاس می باشد

بخشی از کتاب اسب سیاه

«کورین بلاک دختری ساده بود که در شهری کوچک و پرت به نام ایست‌برنارد در تگزاس به دنیا آمد و همان‌جا بزرگ شد. همیشه هم این ذوق در وجودش بود که به دیگران یاری برساند. پس از پایان تحصیل در دانشگاه تگزاس به این نتیجه رسید که بد نیست اگر به دنیای سیاست همان ایالت وارد شود و به همسایگان و مردم عادی بهتر خدمت کند. همین شد که در مقام کارآموز وارد دم‌ودستگاه اداری یک سناتور شد. از آدم‌هایی که با آن‌ها کار می‌کرد خوشش می‌آمد و حس می‌کرد با این شغل کار مثبتی در دنیا انجام می‌دهد و به همین خاطر بعد از فراغت از تحصیل، راه پیشرفت را تا خود واشینگتن پیمود و زیردست سیاستمدار سابقی شد که مسئول ستاد تبلیغات ریاست‌جمهوری باب دُل بود. بعدتر مایکل بلومبرگ او را استخدام کرد و در ستاد انتخاباتی شهرداری نیویورک کارش را دید و بعد از اینکه شهردار شد، کورین را نگه داشت و به مقام مسئول امور دولتی گماشت. در این کار شهرتی به دست آورد و دیگر همه او را به‌عنوان آدمی قابل‌اعتماد می‌شناختند که کارها را همیشه به نتیجه می‌رساند و همین لیاقت توجه سران حزب جمهوری‌خواه را جلب کرد. کار به جایی رسید که جورج بوش پسر پیشنهاد کرد او را از کار در شهرداری نیویورک بردارند و به سمت سردفتر امور سیاسی کاخ سفید بگمارند.

تازه بیست‌وهشت سال داشت و جایگاهی ارزنده در دولت ملی آمریکا پیش رویش بود. جایگاهی رشک‌انگیز برای هرکسی که می‌خواست فعالیت سیاسی داشته باشد. بااین‌حال، در آن صبحِ سال ۲۰۰۹ که بلومبرگ در را به روی کورین باز کرد، او ناگاه خود را در برابر یک چهارراه سرنوشت دید. او می‌دید انبوهی از فرصت‌های رسیدن به موفقیت و موقعیت سیاسی در نیویورک پیش رویش گشوده است، بااین‌حال تردید همهٔ وجودش را انباشته بود»

نظرات نویسندگان جهانی درباره ی کتاب اسب سیاه :

«کتاب اسب سیاه تصور متعارف ما از چیستی موفقیت و چگونگی دستیابی به آن را در هم می‌شکند»

امی کادی، نویسندۀ کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

«نمرۀ خوب گرفتن؟ اختیاری. آموزش رسمی؟ شاید اختیاری باشد. کتاب اسب سیاه روایت مردمانی است که راه‌های متعارف رسیدن به موفقیت را رد می‌کنند اما به هرحال به آن دست می‌یابند. قرار نیست داستان افراد این کتاب شما را ترغیب کند که راه آن‌ها را دنبال کنید -این کار نقض قوانین اسب سیاه است- اما شما را با ایده‌‌های جدیدی آشنا می‌کند که می‌توانید در زندگی به کار ببرید.»

آدام گرنت نویسندۀ کتاب‌های بده و بستان و دوباره فکر کن